محل تبلیغات شما
بعد از کلی جنجال توسط عمو قرار بر خواندن وصیت نامه شد، اعضای خانواده دور هم جمع شدن، وصیت نامه باز شد، بعد از چند خط که همه چیز عادی بود، نامه چنان مادر حمید را به شوک برد که گویا دنیا زیر رو شد برایش، در عین تعجب مادر حمید از ارث پدر محروم شده بود، ارث پدری آنقدر زیاد بود که میتوانست به کلی زندگی آنها را تغییر دهد، ولی خب خبری از ارث نبود، عموها که گویا از ماجرا خبر داشتن، گویا در دلشان جشن بود حتی در شب از دست دادن پدر، شب بدتر از این نمیشد، سپیده دم

داستان پسرک ماهی فروش قسمت 7

داستان پسرک ماهی فروش قسمت 6

داستان پسرک ماهی فروش قسمت 5

نامه ,ارث ,گویا ,مادر ,کلی ,حمید ,که گویا ,از ارث ,وصیت نامه ,مادر حمید ,بعد از

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نوشته های یک شاگرد