حمید که مشغول درس خوندن بود، هر سال رو با نمرات عالی پشت سرمیذاشت تا رسید، به سال سخت کنکور حمید و خسرو مشغول درس خوندن بودن، هر دو آنها تمام تلاششون رو میکردند و دوست داشتند با هم در یک دانشگاه درس بخونند، در گوشه ای از کره خاکی حسین هم مشغول درس خوندن بود بماند که در چه شرایطی بود، داشت برا کنکور اون نیز سخت درس میخوند،زمان کنکور فرا رسید، امتحان را دادند و منتظر نتایج ماندند، نتایج که آمد هر سه آنها رتبه های خوبی کسب کردند، خسرو و حمید با هم هماهنگ داستان پسرک ماهی فروش قسمت 7
داستان پسرک ماهی فروش قسمت 6
داستان پسرک ماهی فروش قسمت 5
درس ,کنکور ,حمید ,هم ,مشغول ,خوندن ,مشغول درس ,درس خوندن ,با هم ,میخوند،زمان کنکور ,کنکور فرا
درباره این سایت